
تنها راه نجات محیط زیست کاهش پسماند است
سعیده کریمی فارغالتحصیل کارشناسی ارشد آموزش محیط زیست و دانشجوی دکترای مدیریت محیط زیست، متولد سال 1364 است. او کارمند سازمان مدیریت پسماند و مروج زندگی پسماند صفری است. از آن دست مدیرانی است که چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاری، در حوزهی محیط زیست دغدغهمند است. با او در مورد سبک زندگی پسماند صفری صحبت کردیم؛ در مورد اینکه چه راهکارهایی برای تقویت این سبک زندگی در خانه و محل کار داشته است، نکتهی جالب در مورد سعیده کریمی آن جاست که او باور دارد نباید از مردم خواست سبک زندگی پسماند صفری را دنبال کنند! آن هم با این حجم از دغدغههای متعددی که در زندگی با آن مواجه هستند، بلکه باید از آنها خواست به سلامت و اقتصاد خانوادهشان کمک کرده و در مورد عوامل موثر بر آن آگاهی کسب کنند. با این کار هم دانش لازم را به مردم میدهیم هم باعث تغییر نگرش آنها میشویم که این خود به خود زندگی مبتنی بر حفاظت از محیط زیست را به همراه خواهد داشت.
دغدغه ای که شما در مورد محیط زیست داشتید از کی و چطور شروع شد؟
یک خاطره برایتان میگویم من در مقطع کارشناسی در رشته مهندسی فضای سبز فارغالتحصیل شدم. یعنی به نوعی با طبیعت و گل و گیاه در ارتباط بودم برای مقطع کارشناسی ارشد در ایران امکان ادامهی تحصیل برای مهندسی فضای سبز هنوز مهیا نبود یعنی کارشناسی ارشد این رشته موجود نبود و ما باید یک رشتهی جایگزین انتخاب میکردیم. در آن مقطع من آموزش محیط زیست را انتخاب کردم. در این حوزه هم مسئلهی آموزش آن خیلی برای من اهمیت داشت یعنی همیشه دوست داشتم کاری کنم که تأثیرگذاری کارم را ببینم. برای همین دوست داشتم وارد حوزهی یادگیری و آموزش شوم و به همین علت محیط زیست را انتخاب کردم. به نوعی ورود به وادی محیط زیست و انتخاب محیط زیست برای من یک توفیق اجباری بود. از آن جا که امکان تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در رشتهی تخصصی خودم را نداشتم به ناچار یک رشته میانی را انتخاب کردم که امکان ادامه تحصیل آن باشد و به رشته کارشناسی من هم نزدیک باشد. موقعی که وارد این فضا شدم دیدم علاقهی من خیلی بیشتراز چیزی است که حوزهی آکادمیک با آن دست و پنجه نرم میکنم.
چطور وارد شهرداری شدید و در همین حوزه فعالیتتان را شروع کردید؟
در یک مقطعی بنا به کارهای مشترکی که انجام میدادیم شرایطی فراهم شد که من در پایان دوره کارشناسی ارشد وارد شهرداری تهران شدم و ابتدا به عنوان مسئول آموزش اداری پسماند منطقه 2 فعالیتم را شروع کردم . این اتفاق به نوعی یک توفیق برای من محسوب میشد. چرا که فرصتی بود تا چیزهایی را که در حوزه آکادمیک یاد گرفته بودم در واقعیت اجرایی کنم. بعد از یک سالی که در این قسمت فعالیت داشتم به سازمان مدیریت پسماند رفتم و آنجا به عنوان کارشناس آموزش فعالیت کردم. در نهایت هم از اسفند سال 97 مدیر آموزش شهروندی سازمان مدیریت پسماند و مسئول مرکز آموزش سازمان مدیریت پسماند شدم. درس خواندن در حوزهی محیط زیست و کارکردن در حوزهی محیط زیست باعث شده بود ناخودآگاه خیلی با این مسئله دست و پنجه نرم کنم وقتی بیش از هشت سال در این حوزه مشغول به کار هستید، در دانشگاه هم در این حوزه تحصیل کرده و دورههای آموزشیای در این حوزه گذرانده باشید، همهی اینها دست به دست هم میدهد که در کنار علاقهی شخصی ذهن شما بیشتر روی این مسائل حساس شود.
از سویی، من در فضای مجازی با گروهی آشنا شدم که به صورت کاملاً خودجوش در حوزهی پسماند صفر کار میکردند. من سالها از لحاظ آکادمیک راجع به این موضوع مطالعه و صحبت کرده بودم. با توجه به شرایط امروز ایران اساساً محیط زیست جزو اولویتها به حساب نمیآید. بنابراین شاید تنها راهی که وجوددارد و میتواند برای نجات محیط زیست مسکن باشد، کاهش پسماند است. به این معنا که تا حد امکان این اتفاق در مبداء و حتی پیش از مبداء بیفتد. در واقع شرایط به گونهای است که شاید بیشترین تأثیرگذاری همان کاهش پسماند در بین مردم باشد. من راجع به این موضوع خیلی صحبت کرده و آن را پیشنهاد داده بودم تا این که با این گروه آشنا شدم.
سبک زندگی پسماند صفری در زندگی شغلی شما چه تأثیری داشته است؟
این یک موضوع عادی است که هم در میان همکاران و هم در بین شهروندان اقدامات محیط زیستی مقداری فانتزی به نظر برسد. مثلاً به من میگویند تو خیلی بیدغدغه هستی که به این حوزه ورود میکنی، در حالی که این گونه نیست و این الگوی زندگی باعث شده من زندگی بهتر و سالمتری داشته باشم و در بسیاری از مواقع اقتصادیتر رفتار کنم. من دو هفته پیش برای مدت 65 روز زبالهام را نگه داشتم چون میخواستم سرانهی دفع زبالهی خودم را سوای از خانواده حساب کنم که چقدر است. حساب کرده و دیدم سرانهی دفع زبالهی من روزانه 30 گرم بود (جز به جزء آن را اینستاگرامم منتشر کردم) عددی که برای تهران وجود دارد تقریباً 700 تا 800 گرم است. 30 گرم با 800 گرم خیلی فاصله دارد اگر این سرانه به 200 هم برسد. اتفاقات خوبی در شهر تهران رخ میدهد از نظر من این کاهش سرانه امکانپذیر است.
من برای زبالهی تر در خانه بستر تولید کمپوست دارم و از زبالهی تر کود کمپوست تهیه میکنم. کود کمپوستی که هر دفعه بالای سر آن میروم و در آن را برمیدارم و هم میزنم بوی جنگل در خانه میپیچد و هیچگونه شیرابه و بو تولید نمیکند در محل کار هم تقریباً همین اتفاقات در جریان است. اولین کاری که در محل کار کردم، این بود که مخازنی را که در اتاقم بود، بیرون گذاشتم و یک سطل خیلی کوچک زیر پایم گذاشتم. چیزی که در یک محیط اداری وجود دارد، این است که شما یک ترانسفر داده دارید. یعنی اطلاعات از این سمت و آن سمت بین کارمندان ردوبدل میشود. که خدا را شکر مراودات اداری بیشتر اتوماسیون اداری شده است و تولید کاغذ خیلی کمتر شده، اما من تمام تنظیمات پرینتر را روی گرفتن پرینت دو رو تنظیم کرده بودم. موقع ترانسفر داده حتماً از فلش استفاده میکردم.
همچنین همیشه اگر قرار بود اطلاعاتی را روی دیویدی یا سیدی به کسی بدهم، حتماً قبل از آن به او یاد میدادم که چه کار کند تا آن را تبدیل به فلش کند و او تا مدتها میتوانست مثل فلش از آن دیویدی یا سیدی استفاده کند.
در پاندمی کووید19 تولید زباله به دلیل دغدغههای بهداشتی که مردم داشتند بالا رفت. من همیشه فلاسک چای خودم را داشتم. سهمیهی لیوانهای کاغذی و چایهای من هم موجود است. همیشه در کیف من یکسری وسایل به صورت ثابت وجود دارد؛ یک دست قاشق و چنگال و چاقوی کوه نوردی، یک دستمال پارچهای، یک نی نوشیدین بامبو، یک لیوان تاشو و یک کیسهی خرید کوچک (برای خریدهایی که ممکن است ناگهانی پیش آیند)، این ها چیزهایی است که همیشه در کیف من وجود دارد و باعث میشود در زندگی روزمره زبالهی من کم شود. در واقع همهی آن چیزی که کمک میکند تا لازم نباشد خیلی زباله تولید کنم، همیشه همراه من است. من در خانه چیزی به اسم اسکاچ ظرفشویی ندارم. بلکه از گیاه “لوفا” استفاده میکنم که هم تمیزکنندگی خوبی دارد و هم تبدیل به زباله نمیشود.
یعنی زمانی که از رده خارج میشود، آن را خیلی راحت در بستر کمپوست میریزم.
چرا نباید این دغدغه را فانتزی دانست و اساساً چرا باید برای ما مسئله محیط زیست و سبک زندگی پسماند صفری مهم باشد؟
به نکتهی خوبی اشاره کردید. ما دنبال این نیستیم که به مخاطبمان بگوییم برای محیط زیست کاری کند. به خاطر دارم در مقطع کارشناسی ارشد در یکی از درسهایمان دربارهی یک نظریه در حوزهی آموزش محیط زیست صحبت میکردیم که میگفت اگر شما در یک جامعهای باشید که در آن جامعه، اکثریت مردم در شرایط سختی زندگی کنند (این شرایط ممکن است اقتصادی یا سیاسی یا هرمدل دغدغهای باشد)، کلمهای دربارهی محیط زیست صحبت نکنید، چون اولاً جواب نمیگیرید، دوم اینکه ممکن است نتیجه عکس بگیرید. یعنی ممکن است آن دغدغههای دیگر باعث شود حتی مردم برای اعتراضتشان دست به تخریب محیط زیست بزنند. من معتقدم در شرایط فعلی کشور ما و با وجود تحریمهایی که داریم و شرایط اقتصادی مردم و مجموعهی دغدغهها، همه به نوعی به سمت مصرفگرایی در حرکتاند. ما تبلیغ تلویزیونی داریم که در عرض چند ثانیه چندین بار میگوید کیسه کیسه… و با این نوع تبلیغ استفاده بیش از حد کیسهی پلاستیکی را ترویج میکند! پس ما نمیتوانیم اینجا دربارهی این گونه دغدغهها صحبت کنیم. ضمناً نمیخواهیم مردم ما پسماند صفری شوند. من شخصاً به این دلیل این الگو را انتخاب کردم، چون به عنوان یک یاددهنده در این حوزه فعالیت دارم. زمانی که آدمها من را به عنوان یک یاددهنده میشناسند، اول باید خودم یاد گرفته باشم و تا خودم یاد نگرفته باشم، نمیتوانم یاددهندهی خوبی باشم، برای همین تمام جنبههای این الگو را تست میکنم تا آن که بخشهایی را که سختتر است، هیچگاه به کسی توصیه نکنم و آن بخشهایی را که راحتتر است، بیشتر توصیه کنم. من لزومی نمیبینم که آدمها با شرایطی که وجود دارد، همهی این راهها را بروند. برای اینکه افراد بتوانند در این حوزه موفق عمل کنند، باید به آگاهی برسند، یعنی ما باید یک شهروند آگاه داشته باشیم. آگاهی تلفیقی از دانش و مهارت است، یعنی صرف این که من به مردم بگویم تفکیک زبالهی تر از خشک چگونه صورت میگیرد، باید بتوانم مهارت آموزی کنم.
اگر بخواهم با شرایط فعلی این کشور برای حوزهی پسماند و آموزش نقطه تمرکزی انتخاب کنم، قطعاً تولید کمپوست خانگی را انتخاب خواهم کرد. چون اولاً نتیجهی کار به نفع خود مردم است، یعنی آن شخص در منزل یک مهارت یاد میگیرد که آن مهارت به زندگی خودش بازمیگردد. نه اینکه من به عنوان شهرداری تهران یا هر نهاد دیگری از آنها بخواهم زبالههایشان را تفکیک کنند و برای آنها این چرایی هیچوقت حل نشود که من چرا باید برای شهرداری یا پیمانکار تفکیک زباله انجام دهم؟ چه چیزی به من خواهد رسید؟ من یک ماه زبالهام را تفکیک میکنم و به غرفه میبرم و آنها دوهزار تومان به من پول میدهند آیا ارزش این زحمت را دارد!؟
پس این نمیتواند نقطه تمرکز درستی برای تغییر نگرش مردم باشد. برای همین است که تا الان منجر به تغییر رفتار نشده است. چراکه ما نقطهی درستی را انتخاب نکردهایم. فاصلهی بین دانش و تغییر رفتار، تغییر نگرش است. ما هیچوقت نتوانستیم به چرایی تغییر نگرش پاسخ دهیم. وقتی نمیتوانیم به این پاسخ دهیم، نباید انتظار رفتار درست داشته باشیم. برای همین من به تغییر نقطهی تمرکز معتقد هستم. من همیشه میگویم نقاط تمرکز باید نقاطی باشد که ما نمیخواهیم مردم پسماند صفر شوند، ولی حتی اگر 30 درصد افرادی که در این شهر هستند، متوجه شوند که در گوشهای از خانهشان به راحتی میتوانند از زباله یک کود مرغوب تولید کنند، گام بزرگی است. شما در اطرافیان خودتان امتحان کنید. ببینید اگر این را بگویید، چند نفر تمایل نشان میدهند تا یاد بگیرند. ما نمیخواهیم به این سمت برویم که مردم پسماند صفر شوند، چون تمرکز کردن روی این موضوع سخت است، ولی میتوانیم بر آن چیزی که به سلامت مردم و اقتصاد خانواده برمیگردد، تمرکز کنیم.
لزومی ندارد خانوادهها بابت یک محصول مثل نخود که قرار است در دمای 100 درجه بجوشد، از بستهبندی استفاده کنند. در حالی که میتوانند از خیلی از فروشگاههای معتبر به صورت فله خریداری کنند و پول بستهبندی را ندهند. وقتی میتوانیم ظرف خودمان را ببریم و شیر تهیه کنیم و به راحتی در خانهی خود ماست یا حتی پنیر تولید کنیم، این مهارتآموزی است. با این مهارتآموزیها خیلی چیزها ناخودآگاه حذف میشوند. وقتی شما مهارت تولید کمپوست را به مردم یاد دهید، دیگر خیلی تفکیک کردن در رابطه با پسماند معنی نمیدهد، چون ناخودآگاه تر از خشک جدا میشود.
“به نقل از مجلهی آنلاین همگامان”
مطالب مرتبط

کاشت دو میلیون درخت توسط زوج برزیلی!
کاشت دو میلیون درخت توسط زوج برزیلی! زوجی در برزیل یک جنگل را از نابودی نجات دادند. سالگادو عکاس معروف برزیلی است. او بعد از ساختن مستندش به زادگاه برگشت. اما جنگل خاطرات پیرمرد عکاس دیگر وجود نداشت. درختان زیادی قطع شده بود و حیات وحش جنگل استوایی نابود شده بود. قصه سالگادو و همسرش […]

تفکیک زباله ی صحیح چگونه است؟
وقتی صحبت از تفکیک زباله از مبداء و یا تفکیک زباله در منزل به میان میآید، اکثر ما در ذهن خود یک فرآیند بسیار پیچیده و دشوار را تجسم مینماییم. در صورتی که اگر از فواد تفکیک زباله در منزل خود مطلع باشیم و همچنین چند تکنیک ساده برای این کار بیاموزیم؛ دیگر تفکیک زباله […]

بازیافت و تولید کاغذ
کاغذ یا زباله؟ خیلی از ما در منزل یا محل کار خود در طول شبانه روز از کاغذ استفاده میکنیم. در بسیاری از موارد کاغذهای مورد استفادهی ما تبدیل به چرکنویس و زباله میشوند. اما دقیقا همین جاست که باید دست نگه داریم! بازیافت کاغذ یک راه حل درست برای جلوگیری از هدررفت کاغذ است. […]